شهرستان آشتیان
شهرستان آشتیان بین 50 درجه و یک دقیقه طول شرقی و 34 درجه و 32 دقیقه عرض شمالی واقع شده است.این شهرستان حدودا در شرق استان مرکزی واقع گردیده است و از شمال به تفرش، از جنوب به اراک، از جنوب شرقی به دلیجان و از غرب به استان تهران و قم محدود شده است.
مساحتاین شهرستان با وسعتی برابر 62/1460 کیلو متر مربع حدود 5 درصد از مساحت استان را در بر می گیرد.
طبق تقسیمات کشوری ، شهرستان آشتیان دارای یک نقطه شهری است و مرکزاین شهرستان ،شهر آشتیان می باشد. شهرستان آشتیان دارای آب و هوای معتدل و نیمه خشک است . میانگین سالیانه بارندگی دراین منطقه بین 120 و 380 میلی متر در نوسان می باشد.این منطقه دارای زمستانهای سرد و بهار و پاییز معتدل بوده و به طور متوسط در سال حدود سه ماه پوشیده از برف است. آشتیان به ارتفاع 2100 متری از سطح دریا قرار گرفته است و از دو طرف شمال و شرق به کوه محصور است.
ناحیهای که امروز شهرستان آشتیان به شمار میاید تقریبا همان سرزمینی است که در متون کهن«وره» (ورَه) نامیده شده است . البلدان یعقوبی (کهن ترین مأخذ دراین باب، حدود 280 ق / 893 م ) در ذیل قم و مضافات آن نوشته است و سپس به کوههای آن می رسد که از آنها کوهی معروف به روستای سردآب و کوهی معروف به ملامه و آن را دوازده روستا است و روستای فراهان و روستای وره و روستای طبرس...(یعقوبی،ابن واضح،البلدان 49 و 50 )
با توجه به روایات مربوط به آتشکدههای واقع در روستاهای وره و فراهان و جزءآن{ابن فقیه،احمد،مختصر البلدان، 75 و 77 و قمی حسن بن محمد ، تاریخ قم ،99 و 90 و دهگان ، ابراهیم، تاریخ اراک،11و14} می توان حدس زد کهاین ناحیه در دوره پیش از اسلام از اهمیت مذهبی ویژهای برخوردار بوده است.
فتح وره،طبرس و فراهان در 23 و 24 ق /644 و 645 م در روزگار خلافت عمربن خطاب انجام گرفته ولی تعیین تاریخ دقیق و نیز نام سرداری که نخستین بار بهاین سرزمین گام نهاد، مشکل است، زیرا متون دراین نکته کهاین ناحیه با فتح قم، اصفهان یا همدان به تصرف مسلمانان درآمده، خاموشند.
در 189 ق /805م به فرمانهارون الرشید ، وره و رستاقهای مجاور همراه با قم از اصفهان جدا گردید. در سالهای 1313- 1317 ق آشتیان، تفرش، گرکان، فراهان و سلطان آباد بخشهایی از حکومت عراق به شمار می آمده است. نیامدن نام وره ، آشتیان و دیگر دیههایاین شهرستان دراین مدت دراز در متون تاریخی و جغرافیایی، می تواند حاکی از عدم اهمیتاین ناحیه باشد.
در تاریخ قم در کنار نام اشتجان از 35 "دیه وضعیت" نام می برد که از میان آن می توان هنوز نامهای جرکان(گرکان ) ، جوزه ، کردجان (کردیجان) ، دستجرده ، خورجه را در میان آبادیهای شهرستان آشتیان و نقشه جغرافیایی آن یافت . بنابراین می توان گفت که شهرستان آشتیان حدودا همان رستاق وره کهن و شهر آشتیان نیز همان اشتیجان (اشتگان)یکی از ولایات کهن وره است . گویا لفظ اشتجان به مرور زمان به آشتیان تغییر نموده و برخی کلمه آشتیان را به معنی محل پرستش نیز بیان داشته اند.
شهر آشتیان از جمله شهرهای استان محسوب می شود که دارای قدمت بسیار است ، لیکن به دلایلی که کاملا مشخص نیست آثار تاریخی قابل ملاحظهای در شهر دیده نمی شود و به طور کلی بنای ثبت شده در شهر وجود ندارد.این شهر همچنین دارای قلاع بسیار بوده که مهمترین آن قلعه مستوفی است که بر روی بلندی ساخته شده و سیمای آن از کلیه قسمتها قابل رویت می باشد. ساختمان مسکونی مستوفی که در کنار قلعه بنا شده و در حال حاضر در آن سکونت می شود جزء با ارزش ترین ابنیه تاریخی شهر به شمار می رود.
آثاری از آب انبارهای قدیمی ، یک حمام ، قلعه ، سربادامی ، قلعه سرخه ، بناهای حوزه علمیه صاحب الامر مربوط به 140 سال قبل و چند خانه با معماری قابل توجه از دیگر مکانهای تاریخیاین شهر می باشند.
از آثار تاریخی موجود در روستاها می توان به آثار آتشکدههای به جا مانده از اوایل اسلام، آب انبار، منزل دکتر عبد العظیم قریب ، بقعه امامزاده احمد ، مقبره حلیمه خاتون و سلیمه خاتون ، قدمگاه امام رضا و ... اشاره نمود.
تا قبل از ظهور اسلام مردماین سامان همانند دیگر شهرهایایران پیرو دین زرتشت بوده اند.وجود آتشکدههای شانزده گانه که در کتب تاریخی به آن اشاره کرده اند گواهی می دهد که ساکناناین خطه به طور عموماین مذهب را پیشه خود کرده بودند و آتش را همانند دیگر چیزها می پرستیدند . چنانکه نوشته اند فتح آشتیان و نواحی آن در سال 23 و 24 ه.ق در روزگار خلیفه دوم انجام گرفته و تبعا سلسله ساسانیان در آن زمان بطور کامل برچیده شده اند.پیروان دین زرتشت 8% در صد در کل شهرستان و اقلیت مسیحیان نیز با 1% درصد در شهرستان سکونت دارند. در بررسی انجام شده دین اهالی نقاط مورد بررسی اسلام و مذهب رایج شیعه اثنی عشری می باشد. گروههای قومی
سه گونه گروه قومی فارس ، خلج و ترک در منطقه سکونت دارند. اهالی شهر آشتیان بطور کامل فارس می باشند ، لکن در نقاط روستایی گروههای قومی متفاوت یافت می شود.
طوایف و فامیلها در آشتیان در محلههای مختلف پراکنده می باشند ، تنها در روستای فیض آباد شکل گیری بافت محل از طوایف مختلف تاثیر پذیرفته ، بطوری که افراد وابسته به یک طایفه عمدتا در کنار یکدیگر زندگی می کنند.
در مورد شیوههای حل اختلاف نیز باید متذکر شد که سابقا در کلیه نقاط مورد بررسی اختلاف به طریقه ریش سفیدی و کدخدا منشی حل و فصل می گردید واین امر امروزه حتی از نقاط روستایی نیز به چشم می خورد. اما در شهر آشتیان امروزه با توجه به روند زندگی شهری عمده و ورود مظاهر و فرهنگهای مدرن، اختلافات توسط مراجع دولتی اعم از پاسگاههای انتظامی و دادگستری حل و فصل می گردد . البته بافت سنتی و وجود ریشههای قوی خویشاوندی در نقاط مختلف روستایی باعث شده تا بزهکاری و جرائم گوناگون بندرت دیده شود.در ضمن در آشتیان پدر، بعنوان مدیر خانواده تامین معاش و سرپرستی افراد خانواده را بر عهده دارد.
یکی از مهمترین ویژگیهای فرهنگی هر قوم زبان ، گویش و یا لهجه متداول در میان گروه می باشد.در طبقه بندی لهجهایرانی ، آشتیانی از زمره لهجههای مرکزیایران به شمار میاید و با لهجههای وفسی و امرهای قرابت دارد . در سال 1335 شاین لهجه در 7 محله از بخشهای غربی شهر آشتیان متداول بود و تنها روستائیانی که بیش از 40 سال داشتند و درآن زمان تعداد آنان بیش از 1500تن نبود بدان سخن می گفتند و فارسی بتدریج جای لهجه قدیم را گرفته است . تنها آثار مکتوب قدیمی بهاین لهجه ، اشعار میرزا محمد علی بلبل آشتیانی ( سده 11ق /17 م ) است که در اصفهان پایتخت صفویان ، مستوفی بود.
بطور کلی زبانهای فارسی، ترکی و نیز گویش خلجی در عمده نقاطاین شهرستان رواج دارند . توضیحاینکه اهالی شهر آشتیان فارسی زبان می باشند و گویش خلجی توسط مهاجرین روستایی که امروزه در شهر سکونت دارند رواج دارد.خلج زبانها در آشتیان عمدتا زبان ترکی را نیز می فهمند . نسل جوان در نقاط خلج زبان غالبا به زبان فارسی تکلم می کنند.
زبان ساختگی امروزه در منطقه متداول نیست لکن سابقا در نقاطی چون آشتیان،گرکان و انانجرد زبان زرگری تا حدودی راج داشته است.لهجه آشتیانی که تا چند دهه پیش متداول بوده امروزه بندرت توسط کهنسالان بکار می رود.
دراین شهرستان نیز باورها و مراسم خاصی وجود دارد که نشان از فرهنگ خاصاین شهر دارد که ذکر اهم آنها لازم بنظر نمی رسد و تنها به یک مورد دراینجا اشاره می شود:
در هنگام عروسی هنگامی که عروس وارد خانه داماد می شود ، داماد پایش را محکم روی پای عروس می گذارد تا در زندگی به او مسلط باشد .این امر یادآور زمان «مرد سالاری» است کهاین فرهنگ در بین مردم غالب بوده و مردان رئیس خانواده بوده اند و زنها نقش اجرا کننده اوامر مردها را داشته اند و از خود هیچگونه اراده و اختیاری نداشته اند. امروزهاین باور فقط بصورت یک رسم باقی مانده که در حقیقت بقایایی از فرهنگ غالب آن زمان می باشد.
یکی دیگر از مراسم موجود در آشتیان رسم کوسه گردی ( کوسه گلین) می باشد: سابقا چهل روز از زمستان رفته رسم کوسه گردی اجرا می شد.